در این پست میخواهم در رابطه با دو سوال صحبت کنم . یکی اینکه چرا امام حسین شهید شد ؟
دیگر اینکه چرا ائمه دین دستور دادند که عزای امام حسین همیشه اقامه شود و درنتیجه ما وقتها
و عمرها و پولها و نیروها و انرژیها هر سال در دو ماه محرم و صفرو بلکه در غیر این دو ماه
صرف کنیم . راجع به قسمت اول باید بگوئیم در این زمینه خیلی حرفها گفته شده.دشمنان گفتهاند
امام حسین قصد حکومت داشت و کشته شد ، هدف شخصی داشت و نرسید .
دوستان نادان گفتهاند کشته شد که گناهان امت بخشیده شود . جنبه آسمانی و خیالی به قضیه دادند
آن را گفتند که نصاری درباره مسیح گفته بودند .
حقیقت همان استکه خود امام حسین فرمود در مواردی ازقبیل:« ما خرجت اشرا و لا بطرا . . .
الا ترون ان الحق لا یعمل به ، و ان الباطل لا یتناهی عنه ، لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا . . .
ایها الناس من رأی سلطانا جائرا » . . .
در قسمت دوم هم باید گفت تکـــالیف شرعی بدون حکمت نیست . منظور این نبوده که همدردی و
تسلیتی باشد برای خاندان پیغمبر، بقول روضه خوانها حضرت زهرا را خوشحال بکنیم . خیال
میکنیم هراندازه ما گریه کنیم تسلی خاطر بیشتری برای حضرت رسول و حضرت زهرا هست
چقدر دراین صورت ما حضرت رسول و حضرت زهرا و حضرت امیر را که همیشه آرزوی
شهادت میکشیدند و فخر خود میدانستند کوچک کردها یم و خیال میکنیم هنوز هم بعد از هــزار
و سیصد و بیست سال در حال جزع و فزع میباشند . بلکه مقصود اینست که داستـــان کربلا به
صورت یک مکتب تعلیمی و تربیتی همیشه زنده بماند. در حقیقت جواب ســـؤال اول اگر درست
داده شود جواب سؤال دوم هم معلوم می گردد . در " لؤلؤ و مرجــــــان " صفحه 3 نقل می کند
که حضرت صادق علیه السلام به عبدالله بن حماد بصری فرمود : « بلغنی ان قوما یأتونه - یعنی
الحسین علیه السلام - من نــــــواحی الکوفة و ناسا من غیرهم و نساء یندبنه و ذلک فی النصف من
شعبان ، فمن بین قارء یقرأ ، و قاص یقص ، و نادب یندب ، و قائل یقول المراثی . فقلت له : نعم
جعلت فداک قد شهدت بعض ما تصف . فقال : الحمد الله الذی جعل فی الناس من یفد الینا و یمدحنا
و یرثی علینا و جعل عدونا من یطعن علیهم من قرابتنا أو من غیرهم یهدونهم و یقبحون ما یصنعون
ایضا در صفحه 38 نقل میکند : « ان لقتل الحسین حـــــــرارة فی قلوب المؤمنین لا یبرد ابدا ».
پس معلوم میشود فلسفه این کار تهدید دشمن و تقبیح کارهای آنها است،تحسین این دسته و تشویق
به این نوع کار و تقبیح آن دسته و ایجاد نفرت [ نسبت به ] آن نوع کاراست.
البته حضرت زهرا خوشحال میشود اما از باب اینکه نیت و هدف حضرت زهرا و حضرت رسول
و حضرت امیر و حضرت امـــام حسین همه یکی است و آن « یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم
الکتاب و الحکمة »است . البته خوشحال میشود که به وسیله ذکر فرزندش حسین مردم در دنیــا و
آخرت سعادتمند شوند ، مردم در همان راهی حرکت کنند که فرزندش حسین حرکت کــرده است .
بعد از مردن معاویه از امام حسین بیعت خواستند . در منزل حاکم مدینه حـاضر شد و بیعت نکرد .
روز بعد مــــروان حکم در میان کوچه آن حضرت را دیــــــد و به عنوان نصیحت از آن حضرت
خواست که بیعت کند . حضرت فرمود : « و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید »
روی این کلمه : « براع مثل یزید » باید دقت کرد . معلوم میشود خصوصیتی در یــــزید است که
حتی در معاویه هم نبود . از نظر عوام شیعه فرقی بین یزید و غیر یزید نیست زیرا همه بـــــاطل و
غاصب بودهاند . ولی حقیقت اینست که فرق است بین آنها ، زیرا از غاصب تا غاصب فرق است .
امیرالمؤمنین هنگامی که مردم خواستند با عثمان بیعت کنند فرمود : « لقد علمتم انی احق الناس بها
من غیری و والله لاسلمین ما سلمت امور المسلمین و لم یکن فیها جور الا علی خاصة التماسا لاجر
ذلک و فضله و زهدا فیما تنا فستموه من زخرفه و زبرجه » . در موقع بیعت با ابیبکر هم فرمود :
« شقوا امواج الفتن بسفن النجاش » . . . الی آخره . پس فـــــرق است بین غاصبی که ولو برای
مصلحت شخصی خودش باشد حافظ و نگهبان عموم باشد و غیر آن . اما یزید با همه اسلاف فـرق
داشت به ترتیبی که قبلا گذشت . قبلا در ضمن احوال ابن زیاد و یزید گفتیم که یک علت این فاجعه
و این آتش که اول دامن خود آنها را گرفت این بود که جوان و ناآزموده بودند .شاعرعرب میگوید
ان الشباب و الفراغ و الجدش مفسدش للمرء ای مفسدش
ترجمه : جوانی و بیکاری و ثروت مفسده بزرگی برای آدمی است.
پینوشت : مطالب از کتاب حماسه حسینی استاد شهید مطهری اقتباس شده است.
» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ