سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در یکى از عیدها فرمود : ] این عید کسى است که خدا روزه‏اش را پذیرفته و نماز وى را سپاس گفته و هر روز که خدا را در آن نافرمانى نکنند روز عید است . [نهج البلاغه]

شمیم وصل

Powerd by: Parsiblog ® team.
حکایت(جمعه 86 بهمن 26 ساعت 1:36 عصر )

سلام

شخصی حکایت می کند : میان من و پیرمردی که در بغداد زندگی می کرد و به صلاح و درستکــــــاری معروف بود ، رفاقت
وجود داشت .
روزی که در بستر مرگ افتاده بود مرا طلبید و سیصد دینار پول به من داد و گفت : آنها را در مرگم خرج کن!
او وصیت کرد : مرا در مقبره ای معروف به خاک بسپار و بازمانده پولم را به نیازمندی که می دانی محتـــــاج است ، ببخش!

وقتی از دنیا رفت او را دفن کردم و برگشتم . در راه برگشت از روی پلی عبور می کردم اسبی از کنارم گذشت و نـاخواسته
به من خورد و دستمالی که مابقی پولهای پیرمرد در آن قرار داشت از دستم رها شد و به رود دجله افتاد !
دستم را بر  پشت دستم کوبیدم و با صدای بلند گفتم : لا حول و لا قوة الا بالله ...

مردی که این سخن را شنیده بود از من پرسید : چه اتفاقی افتاده است ؟ و من داستان را برای او نقل کردم . او لباس هایش را
درآورد
و زود خود را به آب زد و لحظاتی بعد در حالی که دستمال را به دهان گرفته بود از آب بیرون آمد و آن را در اختیار
من قرار داد.
من پنج دینار از آن پول ها را به او دادم . او با دریافت این پنج دینار چنــــــان خوشحال شد که گوئی می خواست پرواز کند و
سوگند یاد کرد :
روز خود را در حــالی آغــــاز کرده است که روزی (چیزی برای خوردن) نداشته است ! او سپس از پدرش
شکایت نموده و گفت :
پدرم با اینکه از نیـــازمندی من اطلاع داشت ، اموال خویش را از من دریغ داشته و از من دوری گزید و امـــروز نیز از دنیا
رفته است! او مرا ازبیماری خود آگاه ننموده و با دارائی که داشت از دنیا رفته است .
پرسیدم : پدرت کیست ؟
گفت : فلانی پسر فلانی ! و درست نام همان پیرمرد را نام برد که من او را دفن نموده بودم. من از این ماجرا شگفت زده شده
و چند نفر را به شهادت طلبیدم و آنها گواهی دادند که این شخص ، فرزند همان پیرمرد است . من نیز پول هـا را در اختیار او
قرار داده و گفتم : این پول ها ، به تو تعلق دارد!


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اسامی مقدس امام زمان علیه السلام در کتب مذهبی ملل مختلف جهان
شعبان مبارک
کیفیت ولایت مولا و گوشه ای از سخنان گرامیش
سر گذشت تولد حضرت ولی عصر (عج )
سخن
مناجات
به یاد دوست
حکایت
تقدیم به تو
انتظار
زندگی
معالجه حسد با علم و عمل
یاد یاس کبود
ترکیب انسان از جسم و نفس
رابعه عدو یه
[همه عناوین(60)][عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 8  بازدید
بازدیدهای دیروز: 26  بازدید
مجموع بازدیدها: 288416  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

شمیم وصل
مدیر وبلاگ : وصال[61]
نویسندگان وبلاگ :
شمیم وصل
شمیم وصل[16]

نیامدم از خودم بگم . آمدم از آنها بگویم آنها که ارتباط دهنده ما هستند با آسمان
» لینک دوستان من «
انتظار
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
یاران در حریم
حضرت علی (ع)
دنیای جوانی
نمازخانه بوستان بهاره
ستاره کوشولو
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد
یگان
رایحه
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
کله سحر
گل دختر
روانشناسی آیناز
شلمچه
تکنولوژی کامپیوتر
قصه بچه بسیجی
سین جیم های اخلاقی
برای اولین بار ...
حج دل
جرعه ای از شراب عشق
رند
سیاست
عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی
تکبیر
سخن دل
یا علی بن موسی الرضا (ع)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دانشجویان
سفرهای عاشقانه
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
.:: گاواره ::.
ای که دور از منو در قلب منی ..... با خبر باش که دنیای منی
آسمان سرخ
نورهدایت
پریوش
راهنما
بچه مشد
موج برتر
حقیقت بهائیت
با او می شود ...............
نیلوفر
صمیمانه ها
سلام دوستان
هزار و یک نکته
شب نوشته‏های تلخون
هوافضا و هواپیما
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
عاشقان علی و فاطمه
وقایع
از من تا صفر ، از صفر تا بینهایت
پله ... پله تا خدا !
من و رویاهام
خلوت تنهایی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
وبلاگ ایران اسلام
زئوس
تک ستاره
کریمه اهل بیت
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
بازی بزرگان
کسی که مثل هیچکس نیست
در هوای دوست
زندگی تکرار است
کوثر
مهراوه من
بهترین دوست
بیدلانه
طهور اکبر
طریق عشق
خدا بود و دیگر هیچ نبود
شهید ولایت
بی یار
قلم سفید
سفره ی اذون
چرا و چگونه...؟؟؟
پیش نمایش
نقد مفید
زن نوشت
تا شکوفه ی عشق
اینک از حال به آینده پلی باید زد
ابریشم طلایی
قائم
حرف هایی که بر دل ماند
دقایق سرخ زندگی
با حالیسم
مسطور
پله پله تا خدا
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «