آ سلام علیکم
عید همه جنابان بازدید کننده محترم و محترمه پر و پیمون بــاشه انشـــاءالله
خدمت سروران گرام که عرض کنم آورده اند که در دیـاری پادشاهی بود دور
از جون شما ظالم.
و هر دم اراده ی ظلم به رعایای خود داشت . اما رعـــایا چون ظلم می دیدند
وی را نفرین میکردند و سلطان بی معرفت به انــواع و اقسام بلاها مبتلا بود.
حتما میگید حقش بود . خوب آره بود ...
بالاخره سلطان هم بیکار ننشست از بزرگان و مشــــاوران کمک خــــواست که
چاره ای بیاندیشید که اینقدر بلا زده نباشیم .
آقایون بزرگان مشورت دادند که سبب بیماری و بلای جنابعالی غــــذای حلال
مردمان است که باعث شده دعای ایشان مستجاب شود و خلاصه مـــــردم هم
که دعا به جون سلطان ظالم نمیکردند و خلاصه ...
سلطان تصمیم گرفت به حیله ای غذای مردم را حرام کند تا از شر دعــــاهای
ایشان راحت شود و به همین سبب روزی انواع و اقسام خـــــوراکی هـــــا و
نوشیدنی ها آماده کرد که از حرام تهیه شده بود و آنهـــــــــا را به مردم شهر
بخشید و همه را حرام خور کرد و هر از چندی اینکـار را تکرار می کرد و بعد
ازآن هر چند سلطان ظالم به آنها ظلم میکرد دعـــای آقایون و خانمهای محترم
شهر سودی نداشت و به اجابت نمی رسید.
خوب دیگه خودتون حتما گرفتید ... یا علی و بازم عیدتون مبارک ...