مرض حسد از جمله امراض مهلکه نفس است . پس در صدد معالجه آن بر آی . علاج امراض نفسانیه ، به معجون علم و عمل است .
اما علمی که نافع است از برای این مرض ، آن است که اول تامل در بی ثباتی دنیا و فنایی این عاریت سرا نمایی . و یاد مرگ خود و
محسود کنی و و بدانی که این چند روزه دنیا را قابلیت آن نیست که به واسطه آن ، حسد بر بندگان خدا بری .
دنیی آنقدر ندارد که بر آن رشک برند ای برادر که نه محسود بماند نه حسود
تا چشم بر هم زنی حسود و حاسد در خاک پوسیده و فاسد گردیده اند ، و نام ایشان از صفحه روزگار محو شده و در آن عالم به کار
خود در مانده اند .
آخر همه کدورت گلچین و باغبان گردد بدل به صلح چو فصل خزان شود
و بعد از آن به تحقیق بدان که حسد تو بر کسی ، باعث ضرر دین و دنیای تو می شود . و به آن کس مطلقا ضرری نمی رسد ، بلکه
نفع دنیا و آخرت به او عاید می گردد .
و اما اینکه از حسد داشتن ، ضرر دینی به او حاسد می رسد ، خود امری ظاهر و روشن است ، زیرا که این صفت همچنان که گذشت،
آدمی را به عذاب الهی گرفتار می کند . علاوه بر این حاسد ، خشمناک است به قضای پروردگار ، و کراهت دارد عطای آفریدگار را ، که
به بندگان خود قسمت فرموده . و چنین پندارد که افعال او درست نیست و به طریقه عدالت رفتار نکرده . و این مقتضای ضدیت و عناد با
خالق عباد است . و اصل توحید و ایمان به واسطه این ، فاسد می گردد ، چه جای آنکه ضرر به آنها رساند .
بر گرفته از کتاب معراج السعاده نوشته ملا احمد نراقی