و خداوند گنجی بود پنهان، اراده فرمود آشکار شود و رحمت و لطف خود
را بر بندگان کامل کند. آنگاه پیامبر رحمتش، هم او که در وصفش فرمود :
لولاک لما خلقت الافلاک را برای هدایت بشر به سوی سرمنزل سعادت
انتخاب فرمود و حضرتش را در قالب پیامبر خاتم برای هدایت مبعوث نمود
سپس اراده فرمود راهنمـــایانی از آل بیت رســول برای امامت نوع بشر
بفرستد و بدین ترتیب علی نسخه کامل انســـانیت را به ولایت و امامت
برگزید و در ادامه امامان دیگررا فرستاد تا بشر بدون راهبر و راهنما نباشد
و چون لیاقت درک مستقیم امام معصوم(عج) را نداشتند و نداشتیم آخرین
ولی و وصیش را در پرده غیبت قرار داد تا هم راهبری کند و هم از آسیب
و کید دشمنان در امان باشد و این غیبت ادامه خواهد داشت تا لیــــاقت
درک حضورش را بدست آوریم . و خداونــد بلند مرتبه از سر لطف بیکرانش
برای اینکه مردم بتوانند با مولای غایب از نظر ارتباط داشته باشند نایبانی
بصورت عام در زمین قرار داده است که این نایبان بفرموده امام عصر(عج)
روایت کنندگان حدیث(علما) هستند :
أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلى رواة حدیثنا
فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله.
و چون این نایبان از خطا و اشتباه بری نیستند حضرتش اشرافی خاص بر
کار ایشان دارد و ایشان را به هر طریقی که صلاح بدانند هدایت می کنند
نمیدانم داستان معروف شیخ مفید را شنیده اید یاخیر ؟
بیانش خالی از لطف نیست :
زنی باردار از دنیا رفت . خدمت شیخ مفید رسیدند و حکم پرسیدند که چه کنند؟
ایشان دستور دادند هر دو را دفن کنید !
صاحبان عزا در تدارک تشییع و خاکسپاری برآمدند در همین حال جوانی نزد
ایشان رسید و گفت : جناب شیخ میفرمایند ابتـــدا پهلوی زن را بشکافید و
بچه را خارج کنید سپس مادر را دفن کنید . صاحبان عزا چنین کردند طفل را
خارج نموده و مادر را دفن کردند .
چند سال بعد این طفل به اتفاق پدر خدمت شیخ رسیدند و از ایشان برای
آن حکم و اینکه باعث زنده ماندن طفل شده اند تشکر کردند . شیخ تعجب
کرد و قضیه را پرسید . پدر داستان باز گفت که جوانی از طرف شمـا آمد و
چنین گفت و ما به حکم شما عمل کرده ایم و این همان طفـل است .
شیـــــخ بر سر زد درب خــانه را بست و با خــود عهد کــرد دیـگر حکم نکند
تا اینکه سواری درب خانه را زد و گفت که نامه ای از طرف امام زمان آورده
است و در این نــــامه حضرت به شیخ میفرمایند که شمـــــا حکم بدهید ما از
احوالات شما آگاهیم و مراعات حال شما را میکنیم و اگر حکمی اشتبـــــاه
صادر کنید ما آنرا تصحیح میکنیم ...
این داستان موثق در کتابهای ملاقات با امام زمان(عج) و کتاب نجم الثاقب با
سند معتبر آورده شده است.
و اینک در زمان حال نیز این برکات و عنایات از جانب حضرتش ادامه دارد.
امام خمینی(ره) در صحیفه نور ج 17 ص 195 میفرمایند :
شاید تاریخ نتواند بنویسد آن راههایی که برای ایران باز شد! آن هدایت هایی
که بدون این که ماها متوجه او باشیم ، هدایت هایی که تحمیل به ما شد!
ما میخواستیم یک کار بکنیم یک وقت می دیدیم که کــــــار دیگر داریم انجام
می دهیم و کار دیگر آن بوده است که باید انجام داد! اینرا در تاریخ نمی شود
ثبت کرد . این علومی است که مال سینه هاست!
و اینک مائیم و این انقلاب و پیروی از نایب امــــام زمــــــان (عج)که با توجه
به حدیث ذکر شده در بالا حجت هستند بر مردم تا ان شاءالله بتوانیم این انقلاب
را به صاحب اصلی آن حضرت بقیه الله الاعظم تحویل دهیم.
این روایت را هم بخونید تا دلتون گرمتر بشه :
قال ابی جعفر (ع) : تقبل الرایات السود من خراسان علی جمیع الناس شاب
من بنی هاشم بکفه الیمنی خال ، یسهل الله امره و طریقه ...
قبل از ظهور مهدی (عج) پرچم های خراسانی روی می آورند در شرایطی که
بر تمامی مردم ایران جوانی از خاندان بن هاشم و سیدی جوان و توانا حکومت
میکند که در دست راست او نشانه و علامتی می باشد و خداوند امر او و راه
حرکتش را سهل و آسان می نماید . مخطوطه ابن حماد ص 87