سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در پی دانش است، بهشت در پی اوست و آنکه در پی نافرمانی است، دوزخ در پی اوست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

شمیم وصل

Powerd by: Parsiblog ® team.
شهید سید مرتضی آوینی(دوشنبه 86 فروردین 20 ساعت 12:27 صبح )

 

 

 

 

 

 

باز 20 فروردین شد و یاد و خاطره شهید سید مرتضی آوینی 


تا بیستم فروردین ماه 1372 همه روایت فتح را می دیدند به دلشون هم مینشست اما شاید کمتر کسی میدانست پشت این مجموعه دیدنی مستند چه کسی می نویسد ، بیان میکند و به تصویر کشیده و میکشد...
اما وقتی آنروز باز درب آسمان باز شد و او به آسمان پر کشید و آهنگران به یاد سالهای جنگ مثنوی خواند که :
 مرا اسب سپیدی بود روزی

 شهادت را امیدی بود روزی
 شبی چون با بر یالش خزیدم
 بسوی خانه ی ساقی دویدم
 ...
 خیلی ها او را شناختند. و شهادتش برای خیلی ها نقطه عطفی بود که یادشون بیاد کی بودند و الان کی هستند...
 سیدمرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او از کودکی با هنر انس داشت. شعر می‌سرود، داستــــــــان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد. معماری را با علاقه‌ی زیاد یادگرفت،‌ ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بنا به ضرورت‌های انقلاب آن را کنار گذاشت و به فیلم‌سازی پرداخت.
از آثار سینمایی او میتوان به فیلمهای :
خان گزیده ها
حقیقت
با دکتر جهاد در بشاگرد
هفت قصه از بلوچستان
با تیپ المهدی در محور راس البیشه
شیرمردان خدا! کرب و بلا در انتظار است
مجموعه‌ی اول روایت فتح شامل یازده برنامه درباره‌ی عملیات بزرگ والفجر هشت
مجموعه دوم روایت فتح شامل دوازده برنامه درباره عملیات آزادسازی مهران
مجموعه سوم روایت فتح شامل 15 برنامه درباره‌ی عملیات کربلای پنج است که در زمستان سال ۱۳۶۵ در شلمچه روی داد.در این عملیات سه تن از عوامل فیلمسازی گروه روایت فتح به فاصله‌ی یک روز از هم شهید شدند: رضا مرادی‌نسب، ابوالقاسم بوذری و حسن هادی.
مجموعه چهارم روایت فتح شامل یازده برنامه شامل اتفاقاتی است که در سال ۱۳۶۶ علاوه بر جبهه‌ی نظامی در عرصه‌ی سیاسی و فرهنگی بر ایران گذشت
مجموعه‌ی پنجم روایت فتح ضمن داشتن نگاهی دوباره به عملیات پیشین رزمندگان ایرانی نظیر کربلای ده و چند عملیات محدود دیگر در غرب، حوادث این مقطع از جنگ را تا پایان آن مرور می‌کند: چهار قسمت برنامه‌ی مربوط به عملیات مرصاد با عنوان «درخششی دیگر» که تصویرگر دفع حمله‌ی گروهک مطرود منافقین است و طی ساخت آن یکی از اعضای گروه روایت فتح به نام «حسین شریعتی» به شهادت رسید از برنامه‌های دیدنی این مجموعه است.
دو مجموعه‌ی «شهری در آسمان» و «با من سخن بگو دوکوهه» هم برنامه‌هایی است که شهید آوینی پس از پایان جنگ ساخت و در نوع خود تجربه‌ای بدیع و فراموش‌نشدنی است.

آثار مکتوب آوینی : آینه جادو در سه جلد ، توسعه و مبانی تمدن غرب ، گنجینه آسمانی ، یک تجربه ماندگار ، فردایی دیگر ، حلزون های خانه بدوش ، رستاخیز جان ، آغازی بر یک پایان ، فتح خون(روایت محرم) ، امام و حیات باطنی انسان ، با من سخن بگو دوکوهه ، نسیم حیات ، سفر به سرزمین نور
خواندن آثارش را به همه حقیقت جویان توصیه میکنم . روحش شاد و یادش گرامی باد



» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

حق همصحبت(سه شنبه 86 فروردین 14 ساعت 3:19 صبح )

                                                           

 

 

 

 

 

                                                            امام حسین (ع) می فرمایند :
                    از ما نیست کسی که با همنشینش برخورد نیکو نداشته باشد.

                                                                                                      بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 73
                                            ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 
  داستانی هست که شاید همه شنیده باشید اما برای نتیجه گیری آنرا ذکر میکنم :
  علی (ع) در راه کوفه بود که با مردی همسفر شد.
  مرد، مسلمان نبود و نمی دانست همسفرش خلیفه ی وقت است.
  در راه ، مقصد یکدیگر را پرسیدند. معلوم شد که علی به کوفه می رود
  و مقصد مرد غیر مسلمان در همان نزدیکی است.
  آنگاه توافق کردند که چون مقداری از مسافت، راهشان یکی است با هم
  باشند و با یکدگر مصاحبت کنند.
  راه مشترک با صمیمیت و مذاکرات مختلف طی شد. به سر دو راهی رسیدند.
  مرد غیر مسلمان با کمال تعجب مشاهده کرد که رفیق مسلمانش از آن طرف
  که راه کوفه بود نرفت ، و از این طرف که او می رفت آمد!
  پس پرسید : مگر تو نگفتی من می خواهم به کوفه بروم ؟
  علی(ع) فرمود : می دانم ، ولی می خواهم مقداری تو را مشایعت کنم و سخنت را نا تمام نگذارم!
  مرد غیر مسلمان که از چنین اخلاق کریمه ای متعجب شده بود ، پرسید : تو کیستی ؟
  گفت : من علی بن ابیطالب هستم.
  مرد غیر مسلمان که دانست همسفرش ، خلیفه وقت ، علی بن ابیطالب و جانشین
  پیامبر (ص) است بیش از پیش متعجب شد و چنین مکتب و تربیت شدگان آن را تحسین
  نمود و به حسن سلیقه و رفتار آن حضرت آفرین گفت. آنگاه با راهنمایی حضرت علی (ع)
  مسلمان گشت و در شمار افراد مومن و فداکار آن حضرت قرار گرفت.
                                                                              اصول کافی - شیخ کلینی
  دیدیم که مولایمان علی (ع) با فردی غیر مسلمان چه برخوردی داشتند . کاش ما درس بگیریم .
  ما بعضی اوقات با هم دین و هم مذهب و هم محله ای و همشهری خودمان هم خوب برخورد نمیکنیم
  و آن وقت خود را شیعه علی (ع) میدانیم . واقعا تا سیره و سلوک مولایمان چقدر فاصله داریم .
  بیائیم حال که هفته وحدت است و ایام ولادت پیامبر اکرم (ص) کمی رفتار و کردارمان را بیشتر
  علوی و اسلامی کنیم . 
  واقعا اگر ما اسلام واقعی را به جهانیان عرضه کنیم بدلیل داشتن چنین الگو ها و دستورات زیبا
  و خداپسندانه همه را جذب خواهیم کرد .
  برای اینکار باید از برخورد مناسب با اطرافیان و نزدیکان شروع کنیم ...
  در این سال که در آغازش هستیم با خدای خود عهد ببندیم هفته ای یکی از دستورات اسلامی را در
  وجود خودمان ظاهر کرده و آنرا ملکه ذهن مان کنیم .
     


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

جواب محبت(چهارشنبه 86 فروردین 1 ساعت 2:3 صبح )

 
                                      
بنام خدایی که افتخارم بندگی اوست ...
 
 در این واپسین دقیقه های سال 1385 آخرین نوشته امسال را تقدیم میکنم و طبق 
معمول با سخنی از رسول
                                   مهربانی ها محمد مصطفی (ص) آغاز می کنم : 
              بنده ای از امتم نیست که نسبت به برادرش لطفی کند  
           جز آنکه خدا برخی از خدمتگزاران بهشت را خادمش سازد
.

                                                                                       
اصول کافی ، ج 3
                   --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

   و اینک حکایتی از کشف الاسرار میبدی :

   علی(ع) در خانه شد . دید حسن(ع) و حسین(ع) پیش چشمان فاطمه زهرا(س)
 
   گریه میکنند . پرسید : روشنایی چشمان من ، چرا میگریند ؟
 
   فاطمه گفت : گرسنه اند و یک روز گذشته که هیچ نخورده اند!
 
   علی (ع) پرسید : این دیگ بر سر آتش چیست ؟
 
   گفت : در دیگ آب است که برای دلخوشی فرزندان بر سر آتش نهاده ام !
 
   علی (ع) دلتنگ شد . عبایی داشت به بازار برد و بفروخت و با شش درم بهای آن
 
  
خوراکی خرید و به سوی خانه باز میگشت که سائلی می گفت :

   آیا کسی در راه خدا وام میدهد که چند برابر گردد؟
 
   علی (ع) همه آن خوراکی را به او داد و چون به خانه بازگشت فاطمه (س) پرسید :

   آیا توفیق یافتی و چیزی آماده کردی ؟
 
   گفت : آری ، لیکن همه آن را به بینوایی دادم .

   فاطمه (س) گفت : چه خوب کاری کردی ، تو همیشه توفیق به کار خیر می یابی.
 
  علی (ع) برگشت که برای نماز به مسجد شود . در راه کسی را دید که گفت :

   یا علی! این شتر را میفروشم . علی (ع) گفت : نتوانم خرید که بهای آن ندارم .

   آن کس گفت : به تو فروختم تا هر وقت که غنیمتی یا عطایی از بیت المال به تو

   رسید به من بازدهی !

   علی(ع) آن شتر را به 60 درم خرید که ناگهان کس دیگر رسید و گفت : یا علی !

   این شتر را به من بفروش . علی(ع) گفت : فروختم ، به چند میخواهی ؟

   گفت : 120 درم می خرم .

   علی (ع) راضی شد و پول گرفت . نیمی از آن به برگشت وام داد و نیم دیگر را به

   کار برد که محمد (ص) رسید و قصه از علی (ع) شنید.

   فرمود : فروشنده جبرئیل و خریدار میکائیل بوده و این ، آن وامی بود که به آن سائل دادی! 
  
    --------------------------------------------------------------------------------------
   
   و همانطور که میدونید ثوابی که بر قرض دادن مرتبت است بر صدقه نیست میدانید چرا؟
  
   آخه صدقه دادن باعث گداپروری،تبلی، کم حیایی میشه که صاحب صدقه با دادن آن از وجه

   دل برمیکند اما در قرض الحسنه مزایای زیادی نهفته است که تشویق به کار و تلاش وعدم

   گسترش فرهنگ تکدی گری و بیکاری و بیعاری از آن جمله است. ضمنا ثواب مضاعف آن

 
 بدلیل همین ها که برشمردیم و اینکه صاحب قرض الحسنه از مالش دل نکنده است و منتظر
 
   است تا مالی که داده به او بازگردانده شود . اما متاسفــانه در جــــامعه اسلامی ما این مهم
 
   کمرنگ شده و بلکه دامی برای بسیاری از سودجویی ها و کلاه برداری ها شده است .ولی

‏   هنوز هم اشخاص زیادی هستند که به این سنت پسندیده عمل میکنند و نتایج پرباری از آن

   در زندگی ایشان وارد میشود یکی از راههای آن ایجاد صندوق های قرض الحسنه خانوادگی
 
   است که هم ثوابی برای اعضاء دارد و هم مشکلات مالی اعضاء را در مواقع حساس برطرف

   مینماید .
      
 
     سالی پر برکت ، توام با سلامتی و شادکامی و موفقیت برای شما آرزومندم
 


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

اثر دعا(جمعه 85 اسفند 25 ساعت 7:56 عصر )

   امام رضا علیه السلام میفرمایند : 
                          الدعا یدفع البلاء النازل و ما لم ینزل 
                    دعا ، بلای نازل شده و نازل نشده را دفع میکند .
                                                               اصول کافی
   مطمئنا ما به کلام معصوم (ع) اعتقاد داریم . ماها ازغذای مهمانسرای حضرت
   استفاده می کنیم و انتظـار شفــا و سلامتی و ... داریم و به نتیجه هم میرسیم .
   اما یه چیز بگم کلامی که از لبـــان مبارک امــــام رضا (ع) خارج شده است
   مطمئنا برای ما از غــذای پختـه شده در آشپزخـــــانه آستـــان قدس مهم تر و مقدس تر است ... 
   پس چرا اهل دعا نیستیم ؟ چرا باور نمیکنیم میشود با دعــا کارهای بزرگ را کوچک کرد و انجام داد ...

   چرا از این موهبت الهی که خداوند به آسـانی و راحتی در اختیار مــا گذاشته استفاده نمی کنیم ؟
   بیائیم در این نوروز و آغاز بهـــار از خدای بزرگ حـاجت بزرگ بخواهیم ودست به دعـــا برداریم
   و از خداوند بخشش ، هدایت و  رستگـاری برای همه بندگانش بخواهیم . دعا کنیم نا اهل ، اهل گردد ...
   دعا کنیم خوب ، بهتر شود . دعا کنیم بیماران ، سلامت باز یابند...
   شاید شیطون به ذهنمون بیاندازه که ما لیاقت نداریم و از این حرفها ...
   اگه اومد و گفت بهش بگید اتفاقا خداوند دعا را برای اونهایی که لایق نیستند وگنهکارند و ... گذاشته تا
   به یه جایی برسند وگرنه اونها که در مقام قرب اویند که رسته اند... ما گرفتاریم .
   یه حکایت جالب هم بگم :

   ((لبیب عابد)) نقل میکند :
   در اوقات جوانی،روزی در خانه ام ماری دیدم که به سوراخی فرو رفته دم اورا گرفتم و به قوت کشیدم
   تا او را بیرون آورده بکشم. مار، سر خود را ناگهان بیرون آورد و دست مرا گزید .دستم شل شد و از کار افتاد .
   چون مدتی گذشت دست دیگرم و سپس پاها و چشم و زبانم هم از کار افتاد ...!
   مدتی به این حال بودم و فقط شنوایی ام کار میکرد و بقیه اعضاء ازکار افتادند.
   و آن هم بلایی بود که هر حرفی را بشنوم و قــادر بر جواب نباشم !!
   چه بسیار اوقات که تشنه بودم و آبم ندادند،سیراب بودم و بزورآبم دادند گرسنه بودم غذا ندادند و سیر بودم
 
 و بزور غذایم دادند ...!
   یکسالی به این منوال گذشت . روزی زنی از همسرم حـــالم را پرسید که لبیب چطور است؟ و او گفت :
   نه خوب میشود که راحت شود و نه میمیرد که ما راحت شویم !!!!!
   و حرفهای دیگری که سخت دلم را شکست.
   در حالت دلشکستگی و با اخلاص تمام از سر بیچارگی و درماندگی با خضوع و خشوع  تمام در اندرون دل 
   با خدای خود مناجات کردم و نجات خود را ازموت یا شفا خواستم .
   در آن حــال فورا ضربانی در تمام اعضاء من پدید آمد و درد  شدیدی عـارض من گردید . و این حالت ادامه
   داشت تا آنکه ساکت گردید.
   خوابم برد. چون بیــدار شدم . دستم را روی سینه ام دیدم ! تعجب کــردم هم از دیدن و هم از حرکت دستم
   و بعد هم دیدم تمام اعضاء و جــوارحم سالم شده است ...
   از درب خـــانه بیــرون آمــــدم و ستـــاره ها را در آسمــان دیدم . از خوشحالی داشتم هلاک میشدم . 
   بی اختیار زبانم به این کلمه گشت که :
                                               (( یا قدیم الاحسان ، لک الحمد ...))

  
  


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

آینه چون نقش تو بنمود راست - خود شکن آئینه شکستن خطاست(جمعه 85 اسفند 18 ساعت 10:33 عصر )

   چرا از شنیدن عیوب خود برافروخته میشوی؟
  
دوست نداری به عیوبت آگاه شوی و آنها را رفع کنی؟
   میدونید معمولا انسان فقط حسن های خود را میبیند و از دیدن عیوب خود غافل است و داشتن
   یک دوست و رفیق مشفق که در کمال رازداری و بزرگواری عیوب انسان را به او یادآور شود
   و او را در رفع عیوب یاری کند یک نعمت بزرگ است که خدا کنه نصیب همه ما بشه .
  
امام جعفر صادق که سلام خدا بر او باد میفرماید :
  هرکس عیوب مرا به من بگوید مانند اینست که به من هدیه داده است.
 
مگه ما خود را شیعه علی (ع) نمیدانیم ، مگه ما تمام علوم دینی خود را مدیون امام جعفر صادق نیستیم؟
   پس چرا به آن حضرت تاسی نمیکنیم ؟ چرا از ایشان درس نگیریم ؟
  
چرا ناراحتی ؟ چرا فرار از عیب خود؟ چرا تا کسی به ما عیبی را یادآوری کرد میخواهیم
   او را بکشیم ، محکوم کنیم ، یه جوری ثابت کنیم ما عیبی نداریم ؟
   آری
ای دوست ! 
                 آینه چون نقش تو بنمود راست   
                                       خود شکن آئینه شکستن خطاست
 
ای که ادعا داری در پی کسب فضایل و دوری از رذایل هستی ، این تذهبون؟
   
وقتی کسی از شنیدن عیبش بجای برطرف کردن آن ناراحت میشود باید در خود جستجو کند
  
شاید واقعا بدنبال چیز دیگری است و خود نمیداند!
  
یه حکایت از کشف الاسرار میبدی بگم شاید درس عبرتی باشه :
   میگویند یکی از بزرگان عرفان را "اصم" میگفتند . یعنی ناشنوا.
   او به دوستان نزدیک خود گفته بود : من ناشنوا نیستم اما خود را به کری زده ام تا هرکس 
   بخواهد عیب من را در محفل و مجلسی بگوید ، بی ملاحظه بگوید تا من از آن آگاه شوم
   و رفع عیب خود کنم!
  
حالا ما کجائیم ؟ ما اگه یه دوست صمیمی مون ، کسی که ظاهرا خیلی بهش علاقه داریم عیبی
   از ما رو یادآور بشه چکار میکنیم ؟ از آن دوست تشکر میکنیم و در پی رفع آن عیب برمی آئیم
  
یا نه ؟
   البته در دستورات  دینی ما خیلی بر رفع عیب از خود و همچنین بر مراقبه و محاسبه روزانه از
   خود تاکید شده است و امام علی علیه السلام فرموده است :
                  طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس
        خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش ، او را از پرداختن به عیوب دیگران بازدارد .
                                                                                   بحار الانوار- ج اول- ص 199



» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

<   <<   6   7   8   9      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اسامی مقدس امام زمان علیه السلام در کتب مذهبی ملل مختلف جهان
شعبان مبارک
کیفیت ولایت مولا و گوشه ای از سخنان گرامیش
سر گذشت تولد حضرت ولی عصر (عج )
سخن
مناجات
به یاد دوست
حکایت
تقدیم به تو
انتظار
زندگی
معالجه حسد با علم و عمل
یاد یاس کبود
ترکیب انسان از جسم و نفس
رابعه عدو یه
[همه عناوین(60)][عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 36  بازدید
بازدیدهای دیروز: 16  بازدید
مجموع بازدیدها: 290985  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

شمیم وصل
مدیر وبلاگ : وصال[61]
نویسندگان وبلاگ :
شمیم وصل
شمیم وصل[16]

نیامدم از خودم بگم . آمدم از آنها بگویم آنها که ارتباط دهنده ما هستند با آسمان
» لینک دوستان من «
انتظار
نمازخانه بوستان بهاره
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
یاران در حریم
حضرت علی (ع)
دنیای جوانی
ستاره کوشولو
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد
یگان
رایحه
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
کله سحر
گل دختر
روانشناسی آیناز
شلمچه
تکنولوژی کامپیوتر
قصه بچه بسیجی
سین جیم های اخلاقی
برای اولین بار ...
حج دل
جرعه ای از شراب عشق
رند
سیاست
عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی
تکبیر
سخن دل
یا علی بن موسی الرضا (ع)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دانشجویان
سفرهای عاشقانه
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
.:: گاواره ::.
ای که دور از منو در قلب منی ..... با خبر باش که دنیای منی
آسمان سرخ
نورهدایت
پریوش
راهنما
بچه مشد
موج برتر
حقیقت بهائیت
با او می شود ...............
نیلوفر
صمیمانه ها
سلام دوستان
هزار و یک نکته
شب نوشته‏های تلخون
هوافضا و هواپیما
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
عاشقان علی و فاطمه
وقایع
از من تا صفر ، از صفر تا بینهایت
پله ... پله تا خدا !
من و رویاهام
خلوت تنهایی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
وبلاگ ایران اسلام
زئوس
تک ستاره
کریمه اهل بیت
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
بازی بزرگان
کسی که مثل هیچکس نیست
در هوای دوست
زندگی تکرار است
کوثر
مهراوه من
بهترین دوست
بیدلانه
طهور اکبر
طریق عشق
خدا بود و دیگر هیچ نبود
شهید ولایت
بی یار
قلم سفید
سفره ی اذون
چرا و چگونه...؟؟؟
پیش نمایش
نقد مفید
زن نوشت
تا شکوفه ی عشق
اینک از حال به آینده پلی باید زد
ابریشم طلایی
قائم
حرف هایی که بر دل ماند
دقایق سرخ زندگی
با حالیسم
مسطور
پله پله تا خدا
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «