ماه مبارک رمضان از در درآمد . ماه لطف و آمرزش و مهمـــانی خدا
اما چرا ما با همنشینان خود ، با دوستـــان خــود ، بـــا همسایگان خود
با اقوام و خویشان خود مهربان نباشیم ؟
مگر نه اینکه در ایــــن وادی ظلمتکده بدنبــــال کسب مکــــارم اخلاقی
هستیم ؟ فردا کدامیک از ما زنده است؟ اسـم چه کسی بر قبرحک شده یا
می شود ؟
مهربـــانی احسانی است که هیچ خرجی ندارد . لبخندت را هدیه کن تا
دوست حقیقی بر تو لبخند زد ...
خـــدایی این چنین مهربــان داریم ؟ نشـــــان از مهربانی او در ما کو؟
گویند روز قیامت،پروردگار بخشنده و مهربان،حساب بندگان می کند...
بنده ای را به حضور آورند که عمر خود را به گناه و معصیت گذرانده
است و در نامه ی اعمالش چندان ثواب دیده نمی شود ...
و چون باید که نامه ی اعمـــالش را خـــــودش بخواند ، پس پروردگار
عیب پوش سبحان می گوید : ای بنده ی من! آرام بخوان تا کسی نشوند!
و چون به موردی رسد که ثواب و نیک باشد. گوید:
ای بنده ی من! آواز بردار و فریاد کن تا مردمان بشنوند!!
این چنین خدایی داریم ...
باز هم ببین :
رسول اکرم که جانم فدای نامش باد فرمود : از خدا خواستم که حساب
امت مرا به من واگذارد تا پیش امتهای دیگر رسوا نشوند. خدای عزیز
و بلند مرتبه بمن وحی کرد : ای محمد! من خودم حسابشان را رسیدگی
می کنم و اگر گناهی از آنها سرزده ، پوشیده می دارم که حتی پیش تو
نیز رسوا نشوند!
روضه المذنبین - نهج الفصاحه
امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم (ص) نقل فرمود که :
هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه
خداى تبــارک و تعــــالى هفتخصلت را بـــــراى او واجب و لازم گـــــــرداند:
1- هر چه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند.
2- به سمتخداى عزوجل نزدیک مىشود.
3- (با روزه خویش) خطاى پدرش حضرت آدم را مىپوشاند.
4- خداوند لحظات جان کندن را بر وى آسان گرداند.
5- از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان خواهد بود.
6- خداى عزوجل از خوراکیهاى لذیذ بهشتى او را نصیب دهد.
7- خداى و عزوجل برائت و بیزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرماید.
(پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودى بود) که عرض کـــرد راست گفتى اى محمد.
خصال شیخ صدوق، ص 386.
امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مىفرماید:
همــانــا (مردم) مــــامور بـه روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهاى گرسنگى
و تشنگى را، و آنگــــــاه استدلال کنند بر سختیهـــاى گرسنگى و تشنگى و فقر
آخـــرت، که پیــــامبر صلى الله علیه و آله در خطبه شعبـــانیه مــــىفــــــرمود:
و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمة و عطشة، یــــاد آورید از گرسنگى
و تشنگى روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را، که این یادآورى
انسان را به فکر تدارک قیامت مىاندازد که تــــا سعى کند، جد و جهد بیشترى در
کسب رضاى خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادى
و غیر مادى خویش بهرهمند سازد.
وسائل الشیعه، ج 7، ص 4.
یا لطیف
اول یه روایت :
امام علی که سلام بر او باد سخنی دارند که :
الایثار اعلی الایمان
مقدم داشتن دیگران بر خود ، بلندترین درجات ایمان است .
که این سخن در غررالحکم ، جلد اول ، ص 32 نقل شده است.
*****************************************************
و اما حکایت :
دوستی تعریف می کرد در زمــــان جنگ جــــــوانی را در جبــهه ملاقات کرد.
این جوون اسمش : علی بود
فامیلشم میخواین : دُرعلی بود.
آره شهید علی دُرعلی ...
می گفت این علی آقــــا که روحش شـــاد بـــــاد ، هم زن داشت هم دو تا بچه.
یه دختر 6 ساله داشت و یک پسر نوزاد . جانبـــاز هم بود امـــــا بــــازم دست
از جبهه بر نمیداشت ...
خلاصه از دلاوری و مردونگی و ایثـــار این علی آقـــــا خیلی تعریف میکرد...
می گفت تـــو جبهه شلواری ، پوتینی یـــــا ... از تدارکات می گرفت و می دید
کس دیگه ای می خوادش صبر نمی کرد و دو دستی هـــدیه می داد بـــه طرف
از دلاوری اش زیاد می گفت . می گفت یه شب رفته بودیم یه عملــیات تخریب
جاده انجام بدیم . اون شب یکی از بچه هـــا یــــادش رفـــته بود کلاه خودش را
برداره . وقت انفجــــار بــــارون سنگ از آسمون شروع به باریدن کرد . این
علی آقــــا ســـر اون دوستش را گرفت و آورد زیـــــر کمرش و همه سنگ ها
بجای خوردن تو سر اون بنده خــــدا می ریخت روی کمر علی آقا و حســـابی
داغونش کرد ...
میگفت اون سحری که عـــراق حمله کرد جزیره مجنون را بگیره و با استفاده
از شیمیــــایی اونم سحرگاه همه را غافلگیر کرد ، همه برو بچه هـــا مـــــاسک
داشتند الا مسئول تدارکات که به همه مـــــاسک داده بود امـــا خودش برنداشته
بود . اتفاقا سربـــاز وظیفه بود .وقتی شیمیــایی زدند این سربـــاز شروع کرد
به گریه و ناله که من مـــاسک ندارم ... همه فقط نگـــاهش می کردند امـــا یکی
بود که فقط نگاهش نکرد بلکه ماسکش را درآورد و داد به اون ... می گفت اون
یه نفر شهید علی در علی بود...
می گفت علی برای اینکه بقیه نفـــهمند ایثــــار کرده خنـــده می کرد و می گفت
شیمیــــایی کجا بود ؟ و رفت آب خورد و بصورتش زد و ... ناگــــاه همه دیدند
که ((علی در علی)) نــقش بر زمین شد ... شیمیایی کــار خودش را کرده بود.
از ایثارگری های این شهید بزرگوار زیاد میگفت امـــــا من بهمین بسنده کردم
این روحیه ایثار یکی از جوانمردان این خطه بود ...
حالا ما کجائیم ؟
چقدر حاضریم برای یک انسان دیگه ایثار کنیم؟
چقدر حاضریم از خود گذشتگی داشته باشیم؟
اصلا حاضریم با خدا معامله کنیم؟
یا نه ما فقط با سود نقد معامله میکنیم؟
برو بچه های جبهه و جنگ هرکدومشون اهل ایثار و گذشت و فــــداکاری بودند
معمولا دیگه برنگشتند . با خدا معامله کردند و رفتند ....
اگه می خواهیم بهـــشون برسیم خیلی سخت نیست از همین گذشت هــای کوچک
شروع کنیم ....
پیشاپیش میلاد یوسف زهرا حضرت مهدی موعود (عج) را خدمت همه دوستان
تبریک میگم . الهی همه سربازش بشیم ...
حضرت عیسی علیه السلام از صحرایی می گذشت . در بین راه به صومعه ی یکی
از رهبانــــان رسید و بــا او مشغول صحبت شد . در این هنگام جوانی که در میان
مردم به ارتکاب اعمـــال زشت و نــــاروا مشـــهور بود خواست از آنجا عبور کند.
وقتی چشم آن جوان گناهکار به حضرت عیسی و آن عــــــابد افتاد ، پـــایش سست
شد و از رفتن باز ماند .همان جا ایستاد و گفت : خدایا ! من از کردار زشت خویش
شرمنده ام . اکـنون اگر پیامبر تو، مرا ببیند و مرا مورد عتاب و سرزنش قرار دهد
چه کنم ؟ عذرم را بپذیر و آبـــــرویم را حفظ کن !
در همان لحظه ، چشم عــابد بر آن جوان شرمسار افتاد . سرش را به سوی آسمان
بلند کرد و گفت :
خدایا ! مرا در قیامت با این جوان زشتکار محشور مکن !
خدای تعالی به پیامبرش عیسی وحی فرمود: به این عابد بگوی ما دعــــای تو را
مستجاب کردیم و تـــو را با این جـــــوان محشور نمی کنیم . چـــه او به واسطه ی
ندامت و پشیمانی که در او حـاصل شد ، بهشتی است و تـــو به خاطر این غرور و
خودبینی ، جهنمی شدی !
خزینه الجواهر - علامه نهاوندی
امام علی علیه السلام هم میفرمایند : گناهی که تو را نزد خداوند زشت نماید . بهتر
از کـار نیکی است که موجب عجب و خود پسندی ات شود .
نهج البلاغه - ص 36
پس یادم باشه ، یادت باشه ، غرور و خودبینی و عجب مــــا رو نگیره و به چشم
حقارت در هیچکس نگاه نکنیم و همیشه خودمون را از دیگران کوچکتر و گناهکارتر
بدونیم تا یه وقت پشیمون نشیم عزیز جان ...