سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی کـه خویشتن را نشناسـد، از راه نجـات دور افتـد و در گمراهی ونادانیها درافتد . [امام علی علیه السلام]

شمیم وصل

Powerd by: Parsiblog ® team.
تاثیر تلفظ کلمه ((الله))(چهارشنبه 87 اردیبهشت 18 ساعت 12:21 عصر )

پروفسور "فاندر هوفن" هلندی تحقیقات خود را در طول مدت 3 سال و روی تعداد زیادی از بیماران انجام داده است.
عده‌ای از بیماران او غیر مسلمان بوده و عده‌ای نیز زبانی عربی را بلد نبودند و تلفظ کلمه «الله» به آن‌ها آموزش داده شده بود.
نتایج این کار به ویژه روی افرادی که دارای افسردگی و یا تنش روحی بودند عالی بود. روزنامه الوطن به نقل از یک روان‌شناس نوشت که مسلمانانی که خواندن عربی را بلد هستند و مرتب قرآن می‌خوانند می‌توانند خود را از مشکلات روانی و روحی حفظ کنند.
این روان‌شناس معتقد است که هر حرف کلمه «الله» بر بهبودد مشکلات روان‌شناسی تأثیر دارد. تلفظ «اَ» در ابتدای کلمه از دستگاه تنفسی باعث کنترل تنفس می‌شود.
وی ادامه که تلفظ «ل» با لهجه عربی باعث وقفه‌ای کوتاه ‌مدت در تنفس می‌شود و سپس آن را آزاد می‌کند.
تلفظ حرف «ه» در آخر کلمه هم باعث ارتباط ریه و قلب می‌شود و به تنظیم ضربان قلب کمک می‌کند.
نکته جالبی در این تحقیق مسلمان نبودن این پروفسور هلندی است که البته علاقمند به علوم اسلامی و جست‌وجوی رازهای قرآن مجید است.


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

حکایت(جمعه 86 بهمن 26 ساعت 1:36 عصر )

سلام

شخصی حکایت می کند : میان من و پیرمردی که در بغداد زندگی می کرد و به صلاح و درستکــــــاری معروف بود ، رفاقت
وجود داشت .
روزی که در بستر مرگ افتاده بود مرا طلبید و سیصد دینار پول به من داد و گفت : آنها را در مرگم خرج کن!
او وصیت کرد : مرا در مقبره ای معروف به خاک بسپار و بازمانده پولم را به نیازمندی که می دانی محتـــــاج است ، ببخش!

وقتی از دنیا رفت او را دفن کردم و برگشتم . در راه برگشت از روی پلی عبور می کردم اسبی از کنارم گذشت و نـاخواسته
به من خورد و دستمالی که مابقی پولهای پیرمرد در آن قرار داشت از دستم رها شد و به رود دجله افتاد !
دستم را بر  پشت دستم کوبیدم و با صدای بلند گفتم : لا حول و لا قوة الا بالله ...

مردی که این سخن را شنیده بود از من پرسید : چه اتفاقی افتاده است ؟ و من داستان را برای او نقل کردم . او لباس هایش را
درآورد
و زود خود را به آب زد و لحظاتی بعد در حالی که دستمال را به دهان گرفته بود از آب بیرون آمد و آن را در اختیار
من قرار داد.
من پنج دینار از آن پول ها را به او دادم . او با دریافت این پنج دینار چنــــــان خوشحال شد که گوئی می خواست پرواز کند و
سوگند یاد کرد :
روز خود را در حــالی آغــــاز کرده است که روزی (چیزی برای خوردن) نداشته است ! او سپس از پدرش
شکایت نموده و گفت :
پدرم با اینکه از نیـــازمندی من اطلاع داشت ، اموال خویش را از من دریغ داشته و از من دوری گزید و امـــروز نیز از دنیا
رفته است! او مرا ازبیماری خود آگاه ننموده و با دارائی که داشت از دنیا رفته است .
پرسیدم : پدرت کیست ؟
گفت : فلانی پسر فلانی ! و درست نام همان پیرمرد را نام برد که من او را دفن نموده بودم. من از این ماجرا شگفت زده شده
و چند نفر را به شهادت طلبیدم و آنها گواهی دادند که این شخص ، فرزند همان پیرمرد است . من نیز پول هـا را در اختیار او
قرار داده و گفتم : این پول ها ، به تو تعلق دارد!


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

نوحه انا مظلوم حسین(ع)(یکشنبه 86 بهمن 7 ساعت 10:24 صبح )

  در تاریخ 22 دی ماه 1386 نوحه ای در کربلای معلا توسط «نزار القطری» خوانده شد که شبکه سوم سیما بعد از اخبار
  شبانگاهی 24 دی ماه، برای اولین بار آن را پخش کرد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.

                               

                  
   اسم اصلی نزار القطری، نزار فضل الله روانی است (یعنی اسم پدرش فضل الله است) و در تاریخ پنجم ژوئن 1971 در قــطر
   به دنیا آمده. او به زبان های عربی، فارسی، انگلیسی و اردو تسلط کامل دارد. نـــزار قطری دارای ســـــــــه فرزند است بــا
   نام های کوثر، حسین و علی. نزار القطری مدتی مقیم لندن بوده است و در حال حاضر در کویت ساکن است. وی تحصیلاتش
   را در قطر به اتمام رسانده است. از شش سالگی به مدرسه رفته و در هشت سالگی شروع به حفظ قرآن کرده و توانـــسته
    نیمی از قرآن را از بر کند. مداحی را از 8 سالگی و با دو بیت از قصیده ای که مادرش زمزمه می کرد شروع کرد. زمانی
    که مشتاقانه برای قرائت قرآن به حسینیه می رفت. جالب است که به خاطر اینکه از آن قصیده فقط دو بیت را حفظ کرده بود
    در مداحی هایش همان دو بیت را نزدیک به بیست بار می خواند!
    در همان ایام بود که روزی قصیده مشهور «
خیرة الله من الخلق أبی» را خواند. و از آن زمان تـــــــــا کنون در پایان تمــام
     مجالسی که نزار قطری در آن مداحی می کند، این قصیده را تکرار میکند و هر شب آن را می خواند. نزار قطری 28 سال
    است که این قصیده را می خواند.

    اینم نوحه و معنای آن :

    ای ز صولت لا فتی الا علی در شأن تو {خطاب به حضرت زینب کبری است سلام الله علیها و روحی فداها}
    می برد شمر از سرت معجر، فکیف تصبحون؟ {معجر=روسری، فکیف تصبحون= شما را چه پیش خواهد آمد}

    آل بو سفیان به عزت، فی بیوت آمنین {= در خانه هایشان در امنیت به سر می برند}
    آل ما دور از وطن، یا لیت قومی یعلمون {= کاش این قوم می دانستند}

    انعم الله علینا برسول مدنی {خداوند به واسطه رسولی مدنی بر ما نعمت روا داشته}
    هو جدی، و ابی و واصف الکرم علی {که ان پیغمبر جد من است. و علی پدر من و ....است}

    خیرة الله من الخلق أبی {پدرم علی بهترین خلق خداوند....}
    بعد جدی، فأنا ابن الخیرتین {... پس از پیغمبر است. و من فرزند دو برگزیده}

    فضة قد خلصت من ذهب {من نقره ای هستم که از طلا بیرون آمده است}
    فأنا الفضه و ابن الذهبین {پس من نقره ام و فزند دو طلا- حضرت رسول(ص) و امام علی(ص)}

   ذهب ٌمن ذهب ٍ فی ذهب ٍ {طلایی از طلا و در طلا}
   و لجینٌ فی لجین ٍ فی لجین ٍ {و نقره ای در نقره اندر نقره}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟}
   لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}

   لیس والله سوانا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست}
   فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر
   چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر

   و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   عجبا وا عجبا امت کفار که یک سر
   چشم پوشیده ز حق نمک آل پیمبر

   همه در ریختن خون من آن بی کس و یاور
   شده آماده و بگرفته به کف نیزه و خنجر

   و ستجزون من الله اذا قام قیامة {و به زودی حین قیام قیامت، جزای خود را از طرف خداوند خواهید دید}

   لم یا قوم تریدون ببغی و فساد؟ {ای قوم چرا خواستار بغی و فساد هستید؟}
   لم تسعون بقتلی بلجاج و عناد؟ { و چرا از روی اصرار و دشمنی سعی در قتل من دارید؟}

   لیس والله سوأنا خلف بعد النبی {قسم بخداوند که جز ما کسی جانشین و باقیمانده پیغمبر نیست}
   فرض الله علی طاعتنا کل عباد {و خداوند اطاعت کردن از ما را بر همه بندگان واجب نموده ‌}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   من له جد کجدی فی الوری {چه کسی در عالم پدر بزرگی مانند پدر بزرگ من دارد؟}
   او کشیخی؟ فأنا ابن العلمین {یا پدری چون پدر من دارد؟ پس من فرزند دو زعیم و سالار هستم}

   فاطم الزهرا امی، و ابی {فاطمه زهرا مادرم هست و پدرم کسی است که...}
   قاصم الکفر ببدر و حنین {... کمر کفر را در بدر و حنین شکست}

   عبدالله غلاما یافعا {و پدرم- علی- در حالیکه نو جوانی بود خداوند را پرستش می کرد}
   و قریش یعبدون الوثنین {در حالیکه قریشیان آن دو بت را می پرستیدند}

   یعبدون اللات و العزی معا {آنها لات و عزی را با هم می پرستیدند}
   و علی کان صلی القبلتین {در حالیکه پدرم - علی- بر هر دو قبله -مکه و قدس- نماز گذارده بود}

   فأبی شمس، امی قمر {پس پدر من خورشید است و مادرم ماه}
   فأنا الکوکب و ابن القمرین {و من ستاره و فرزند دو ماه و خورشید}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   چیست تقصیر من ای قوم که امروز جهانی
   شده آماده به قتلم همه با تیغ و سنانی؟
   در شما نیست ز اسلام نه نامی و نشانی

   أنا عطشان و قد احرق نطقی و لسانی {عطش مرا فرا گرفته و کلام و زبانم آتش گرفته}
   أنا ظمئان و قد احرق قلبی و فوادی {تشنه هستم و قلب و سینه ام سوخته است}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   زیر خنجر شه لب تشنه حسین گفت:
   تو ای شمر ستمکار
   تو ای ملحد مکار
   تو ای کافر غدار

   اگر من نشناسی، بگویم بشناسی:

   حسینم و ضیاء القمرینم، قتیل الودجینم {من حسینم و نور خورشید و ماه هستم و کششده و دو رگ گردن بریده}
   امام الحرمینم أنا الفضه وابن الذهبینم {پیشوای حرمین مکه و مدینه ام، منم نقره و فرزند دو طلا- علی و فاطمه سلام الله علیهما-}

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   منم شهپر جبریل منم آیه ی تقدیر
   منم نخله خوبان منم زاده زهرا

   منم عرش و منم فرش
   منم کرسی و لوح و قلم و باعث ایجاد دو عالم

   أنا مظلوم حسین
   أنا محروم حسین

   دانلوود نوحه   
 


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

علت شهادت امام حسین (ع) و علت ترغیب ائمه (ع) به اقامه ی عزای حسی(جمعه 86 دی 21 ساعت 8:16 عصر )
در این پست میخواهم در رابطه با دو سوال صحبت کنم . یکی اینکه چرا امام‏ حسین شهید شد ؟
دیگر اینکه چرا ائمه دین دستور دادند که عزای امام حسین‏ همیشه اقامه شود و درنتیجه ما وقتها
و عمرها و پولها و نیروها و انرژیها هر سال در دو ماه محرم و صفرو بلکه در غیر این دو ماه
صرف کنیم . راجع‏ به قسمت اول باید بگوئیم در این زمینه خیلی حرفها گفته شده.دشمنان‏ گفته‏اند
امام حسین قصد حکومت داشت و کشته شد ، هدف شخصی داشت و نرسید .
دوستان نادان گفته‏اند کشته شد که گناهان امت بخشیده شود . جنبه آسمانی‏ و خیالی به قضیه دادند 
آن را گفتند که نصاری درباره مسیح گفته بودند .
حقیقت همان استکه خود امام حسین فرمود در مواردی ازقبیل:« ما خرجت‏ اشرا و لا بطرا . . .
الا ترون ان الحق لا یعمل به ، و ان الباطل لا یتناهی‏ عنه ، لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا . . .
ایها الناس من رأی سلطانا جائرا » . . .
در قسمت دوم هم باید گفت تکـــالیف شرعی بدون حکمت نیست . منظور این‏ نبوده که همدردی و
تسلیتی باشد برای خاندان پیغمبر، بقول روضه خوان‏ها حضرت زهرا را خوشحال بکنیم . خیال
می‏کنیم هراندازه ما گریه کنیم تسلی خاطر بیشتری برای حضرت رسول و حضرت زهرا هست
چقدر دراین صورت ما حضرت‏ رسول و حضرت زهرا و حضرت امیر را که همیشه آرزوی
شهادت می‏کشیدند و فخر خود می‏دانستند کوچک کرده‏ا یم و خیال می‏کنیم هنوز هم بعد از هــزار
و سیصد و بیست سال در حال جزع و فزع می‏باشند . بلکه مقصود اینست که داستـــان‏ کربلا به
صورت یک مکتب تعلیمی و تربیتی همیشه زنده بماند. در حقیقت‏ جواب ســـؤال اول اگر درست
داده شود جواب سؤال دوم هم معلوم می‏ گردد . در " لؤلؤ و مرجــــــان " صفحه 3 نقل می ‏کند
که حضرت‏ صادق علیه السلام به عبدالله بن حماد بصری فرمود : « بلغنی ان قوما یأتونه - یعنی
الحسین علیه السلام - من نــــــواحی الکوفة و ناسا من غیرهم و نساء یندبنه و ذلک فی النصف من
شعبان ، فمن بین قارء یقرأ ، و قاص‏ یقص ، و نادب یندب ، و قائل یقول المراثی . فقلت له : نعم 
جعلت‏ فداک قد شهدت بعض ما تصف . فقال : الحمد الله الذی جعل فی الناس من‏ یفد الینا و یمدحنا
و یرثی علینا و جعل عدونا من یطعن علیهم من قرابتنا أو من غیرهم یهدونهم و یقبحون ما یصنعون
ایضا در صفحه 38 نقل‏ می‏کند : « ان لقتل الحسین حـــــــرارة فی قلوب المؤمنین لا یبرد ابدا ».
پس معلوم می‏شود فلسفه این کار تهدید دشمن و تقبیح کارهای آنها است،تحسین این دسته و تشویق
به این‏ نوع کار و تقبیح آن دسته و ایجاد نفرت [ نسبت به ] آن نوع کاراست.
البته حضرت زهرا خوشحال میشود اما از باب اینکه نیت و هدف حضرت‏ زهرا و حضرت رسول
و حضرت امیر و حضرت امـــام حسین همه یکی است و آن‏ « یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم
الکتاب و الحکمة »است . البته‏ خوشحال می‏شود که به وسیله ذکر فرزندش حسین مردم در دنیــا و
آخرت‏ سعادتمند شوند ، مردم در همان راهی حرکت کنند که فرزندش حسین حرکت‏ کــرده است .
بعد از مردن معاویه از امام حسین بیعت خواستند . در منزل حاکم مدینه‏ حـاضر شد و بیعت نکرد .
روز بعد مــــروان حکم در میان کوچه آن حضرت را دیــــــد و به عنوان نصیحت از آن حضرت
خواست که‏ بیعت کند . حضرت فرمود : « و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع‏ مثل یزید »
روی این کلمه : « براع مثل یزید » باید دقت کرد . معلوم‏ می‏شود خصوصیتی در یــــزید است که
حتی در معاویه هم نبود . از نظر عوام شیعه‏ فرقی بین یزید و غیر یزید نیست زیرا همه بـــــاطل و
غاصب بوده‏اند . ولی‏ حقیقت اینست که فرق است بین آنها ، زیرا از غاصب تا غاصب فرق است .
امیرالمؤمنین هنگامی که مردم خواستند با عثمان بیعت کنند فرمود : « لقد علمتم انی احق الناس بها
من غیری و والله لاسلمین ما سلمت امور المسلمین‏ و لم یکن فیها جور الا علی خاصة التماسا لاجر
ذلک و فضله و زهدا فیما تنا فستموه من زخرفه و زبرجه » . در موقع بیعت با ابی‏بکر هم فرمود :
« شقوا امواج الفتن بسفن النجاش »  . . . الی آخره . پس فـــــرق است بین‏ غاصبی که ولو برای
مصلحت شخصی خودش باشد حافظ و نگهبان عموم باشد و غیر آن . اما یزید با همه اسلاف فـرق
داشت به ترتیبی که قبلا گذشت . قبلا در ضمن احوال ابن زیاد و یزید گفتیم که یک علت این فاجعه
و این‏ آتش که اول دامن خود آنها را گرفت این بود که جوان و ناآزموده بودند .شاعرعرب می‏گوید 
                ان الشباب و الفراغ و الجدش             مفسدش للمرء ای مفسدش  
 ترجمه : جوانی و بیکاری و ثروت مفسده بزرگی برای آدمی است.

پینوشت : مطالب از کتاب حماسه حسینی استاد شهید مطهری اقتباس شده است.

» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

ارزش ...(شنبه 86 آذر 17 ساعت 11:8 صبح )
   ارزش یک خواهر را،از کسی بپرس که آن را ندارد!

    ارزش ده سال را،از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند!


    ارزش چهار سال را، از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس!


    ارزش یک سال را،از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است!


    ارزش یک ماه را،از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است!


    ارزش یک هفته را،از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس!


    ارزش یک ساعت را،عاشقانی بپرس که در انتظار زمان قرار ملاقات هستند!


    ارزش یک دقیقه را،از کسی بپرس که به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است!


    ارزش یک ثانیه را،از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است!


    ارزش یک میلی ثانیه را،از کسی بپرس که در  المپیک، مدال نقره برده است!


    زمان برای هیچکس صبر نمی کند . بیاییم قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم .....

    برای پی بردن به ارزش یک دوست، آن را از دست بده ... !!!!
 
    ****************************************************************
   
برای دریافت رایگان نرم افزار مفاتیح الجنان ویژه گوش های موبایل کلیک کنید.
   


» وصال
»» نظرات دیگران ( نظر)

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اسامی مقدس امام زمان علیه السلام در کتب مذهبی ملل مختلف جهان
شعبان مبارک
کیفیت ولایت مولا و گوشه ای از سخنان گرامیش
سر گذشت تولد حضرت ولی عصر (عج )
سخن
مناجات
به یاد دوست
حکایت
تقدیم به تو
انتظار
زندگی
معالجه حسد با علم و عمل
یاد یاس کبود
ترکیب انسان از جسم و نفس
رابعه عدو یه
[همه عناوین(60)][عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 28  بازدید
بازدیدهای دیروز: 16  بازدید
مجموع بازدیدها: 290977  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

شمیم وصل
مدیر وبلاگ : وصال[61]
نویسندگان وبلاگ :
شمیم وصل
شمیم وصل[16]

نیامدم از خودم بگم . آمدم از آنها بگویم آنها که ارتباط دهنده ما هستند با آسمان
» لینک دوستان من «
انتظار
نمازخانه بوستان بهاره
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
یاران در حریم
حضرت علی (ع)
دنیای جوانی
ستاره کوشولو
بهترین آرزو هایم تقدیم تو باد
یگان
رایحه
از شیر مرغ تا جان آدمیزاد
کله سحر
گل دختر
روانشناسی آیناز
شلمچه
تکنولوژی کامپیوتر
قصه بچه بسیجی
سین جیم های اخلاقی
برای اولین بار ...
حج دل
جرعه ای از شراب عشق
رند
سیاست
عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی
تکبیر
سخن دل
یا علی بن موسی الرضا (ع)
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره)
دانشجویان
سفرهای عاشقانه
پیامبر اعظم(صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم) - The Holy Propht -p.b.u.h
.:: گاواره ::.
ای که دور از منو در قلب منی ..... با خبر باش که دنیای منی
آسمان سرخ
نورهدایت
پریوش
راهنما
بچه مشد
موج برتر
حقیقت بهائیت
با او می شود ...............
نیلوفر
صمیمانه ها
سلام دوستان
هزار و یک نکته
شب نوشته‏های تلخون
هوافضا و هواپیما
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
عاشقان علی و فاطمه
وقایع
از من تا صفر ، از صفر تا بینهایت
پله ... پله تا خدا !
من و رویاهام
خلوت تنهایی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
وبلاگ ایران اسلام
زئوس
تک ستاره
کریمه اهل بیت
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
بازی بزرگان
کسی که مثل هیچکس نیست
در هوای دوست
زندگی تکرار است
کوثر
مهراوه من
بهترین دوست
بیدلانه
طهور اکبر
طریق عشق
خدا بود و دیگر هیچ نبود
شهید ولایت
بی یار
قلم سفید
سفره ی اذون
چرا و چگونه...؟؟؟
پیش نمایش
نقد مفید
زن نوشت
تا شکوفه ی عشق
اینک از حال به آینده پلی باید زد
ابریشم طلایی
قائم
حرف هایی که بر دل ماند
دقایق سرخ زندگی
با حالیسم
مسطور
پله پله تا خدا
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «